هفت سال اول زندگی کودک، دورهای برای احترام به شخصیت و کرامت او (سیادت) است، نه دوره پادشاهی و آزادی مطلق. در این دوره که با یافتههای روانشناسی نیز همخوانی دارد، کودک باید از طریق بازی یاد بگیرد و محیط زندگیاش برای بازی مناسب باشد، اما این به معنای اجازه تجاوز به حقوق دیگران نیست. این دوره در شکلگیری شخصیت کودک بسیار مهم است و والدین باید با فراهم کردن فضای مناسب بازی (در خانه یا پارک)، به رشد سالم کودک کمک کنند.
پرسش: منظور روایات از «سید بودن» کودک در هفت سال اول چیست؟ آیا به معنای آزادی کامل و عدم مداخله والدین است؟
پاسخ:
این حدیث بین مردم بسیار مشهور است. در مورد حدیث «هفت سال اول سید، هفت سال دوم عبد و هفت سال سوم وزیر»، این روایت ضعیفترین دسته از روایات است.
در واقع، دستههای قویتری از روایات دیگر وجود دارند که مفهوم مشابه این روایت را تقویت میکنند؛ هر چند این روایت از لحاظ مفهوم قویتر است، اما از نظر سندی، روایات معتبرتری نسبت به این روایت وجود دارد.
هفت اول سال آزاد، هفت سال دوم تربیت و هفت سال سوم همراه والدین
ما پنج دسته روایت داریم.
در دسته اول روایات مثلا امام صادق علیه السلام میفرماید که «بچهات را رها کن تا هفت سال بازی کند. بعد از هفت سال، تربیت و ادبش را آغاز کن (یعنی ادب را برایش بیاموز) و هفت سال بعدی را نیز کنار خودت نگهدار». این یک دسته روایت است.
چند مدل روایت که مشابه این روایت هستند و یا مفهوم این روایات را میرسانند را داریم.
تا شش سال آزاد، شش سال دوم آموزش کتاب و شش سال سوم همراه والدین
دسته دوم که باز هم از امام صادق علیهالسلام روایتش را میخوانم که میفرماید: «به بچه مهلت بده تا شش سالش تمام شود.» روایت قبلی هفت سال بود، اینجا شش سال میگوید.
در اینجا میگوید که مهلت بده تا بچه شش سال اولش تمام شود؛ بعد از آن ادبش را با کتاب بیاموز. حالا کتاب میتواند شامل نوشتن، آموزش دادن درس و یا قرآن خواندن باشد؛ در هر حال تفسیر آموختن کتاب باید توسط اهل فن انجام شود.
بنابراین شش سال با این روش (کتاب) ادبش بکن و شش سال بعدی را ملازم خودت کن؛ این روایت شبیه روایت قبلی است، اما در اینجا سه تا شش سال را در نظر گرفته است، بر خلاف روایت قبلی که سه تا هفت سال را در نظر گرفته بود.
هفت سال اول بازی، هفت سال دوم آموزش کتاب و هفت سال سوم یادگیری حلال و حرام
در دسته سوم، باز هم روایتی را از امام صادق علیه السلام میخوانم.
حضرت میفرماید: «الغلام یلعب سبع سنین»؛ یعنی بچهها هفت سال بازی میکنند و «یتعلم الکتاب سبع سنین»؛ یعنی هفت سال هم کتاب یاد میگیرند که عرض کردم منظور از آموزش قرآن، یاد گرفتن و آموزش قرآن است و «ویتعلم الحلال و الحرام سبع سنین»؛ یعنی هفت سال بعدی را هم حلال و حرام را یاد میگیرد. این همان یک دسته از روایاتی بود که عرض کردم.
هفت سال اول آزاد، هفت سال دوم تا ۲۳ سالگی کار؛ عقل کامل در ۳۵ سالگی و دوره تجربهگری
دسته چهارم میفرماید که «بچه را هفت سال رها کن». ببینید مفاهیم خیلی شبیه و نزدیک هستند، فقط جزئیاتشان متفاوت است و در ادامه میگوید: «و یستخدم سبع سنین»، هفت سال او را استخدام بگیر و این را ادامه بده تا بیست و سه سالگی؛ یعنی آن استخدام را تا بیست و سه سالگی ادامه بده و بعد میفرماید که عقل بچه سی و پنج سالگی کامل میشود و بعد از آن هر چیزی که آموزش ببیند، مربوط به تجربه است نه عقل.
این روایت یک مقدار متفاوت شد؛ یعنی به سه تا هفت سال محدود نکرد، بلکه تا سی و پنج سالگی امتداد داد و تربیت را تا آن سن به صورت واضح بیان کرد.
هفت سال اول آقایی، هفت سال دوم عبد و هفت سال سوم وزیر و مشاور)
روایات دسته پنجم هم در همان اول عرض کردم که بین مردم مشهور است؛ «الولد سید سبع سنین/ بچه تا هفت سالگی سید و آقا است » و «عبد سبع سنین/ هفت سال هم عبد است»و «وزیر سبع سنین/ و هفت سال هم وزیر است».
این کلیتی از روایات «سبع سنین» است و همانطور که عرض کردم، این روایت در یک دسته سه تا ششتایی و در بقیه تقریباً به صورت هفت سال تقسیم میشوند.
برداشت اشتباه از روایت مشهور سیادت و آقایی کودک
روایتی که بین مردم مشهور است، ظاهراً سندش از بقیه ضعیفتر است، اما با انضمام بقیه دستهها تقریبا معنای مشخصی را میرساند.
حالا باید بررسی کنیم که مفهوم این روایت مشهور چیست؟ یک برداشت اشتباهی از این روایت صورت گرفته است، مخصوصاً بین قشر مذهبی که این روایت برای این قشر مهم است.
اینکه تربیت به سه دسته تقسیم میشود، به شدت با تربیتی که در روانشناسی مطرح میشود، شباهت دارد و خیلی به هم نزدیک هستند.
در روانشناسی در مورد دوره سنی بچه ها اینطور گفته میشود که تا سنین شش و هفت سالگی دوران بازی است و بعد دوران تربیت و آموزش آنها فرا میرسد و بچهها نسبت به دوره هفت سال اول آرامتر میشوند و بعد از آن در واقع کاملتر میشوند و دوره نوجوانی و جوانی شکل میگیرد.
منظور از سید در این روایت پادشاه نیست و اشتباها به این معنی ترجمه شده است.
یعنی بعضیها گفتند که بچهها هفت سال اول پادشاه هستند، بگذارید هر کاری دلشان میخواهد انجام دهند؛ نه، سید یعنی یک شخصی که دارای عزت و کرامت است.
معنای سیادت بچه این است که هفت سال اول شما باید تا میتوانید بچه را عزیزش کنید، اما اگر خواست به حق دیگری تجاوز کند، در اینجا بچه کرامت خود را کنار گذاشته و شما نباید اجازه دهید که کرامتش از بین برود و در اینجاست که باید جلو او ایستاده و تربیتش کنید.
عقیده رایج «پادشاهی کودک در هفت سال اول و آزادی مطلق» صحیح نیست.
بعضی وقتها این توجیه را داریم. خیلی جاها دیدهایم که بچه همه چیز را به هم میریزد و اذیت میکند، بعد خانوادهها میگویند: «بچهتان را یک ذره مراقبت کنید، به اصطلاح جمعش کنید»؛ در پاسخ به صورت توجیه و معنای نادرست از مفهوم سیادت اینطور میگویند که «بچه باید هفت سال اول باید پادشاه باشد و هر کاری دلش خواست انجام دهد»؛ در حالی که در این دوره، شخصیت سال اول بچه در حال شکل گرفتن است و در این دوره است که بچه یاد میگیرد تا خودخواه باشد یا خودخواه نباشد.
معنا و مفهوم درست روایت سیادت کودک در هفت سال اول
معنا و مفهوم روایت قبلی این است که «در هفت سال اول فضای بازی را تا میتوانید برای بچهها فراهم کنید». بچهها هر چیزی را که میخواهند یاد بگیرند، باید تا سال اول فقط از طریق بازی یاد بگیرند.
به همین سبب است که ما میگوییم وقتی که بچهای تا سن هفت سالگی دارید در خانهتان نباید خیلی دکورهای خاصی داشته باشید و نباید چیزهایی باشد که بچه اگر تکان خورد، بگویید: «دست نزن، میافته و خراب میشود.»، در این دوره سنی بچه نباید این مدل وسایل داشته باشید.
بچه باید آزاد باشد و بازی کند. حالا متأسفانه در آپارتمان، این فضا کمتر است و این کمبودها باید در حیاط، پارک یا فضاهای تفریحی دیگر جبران شود و باید بدانیم که این دوره، دوره آموزش بچه ها نیست، بلکه یک دوره تفریح و بازی است.
نظر شما